دنیــا با همه ی شلوغی اش
فــدای اضطـراب تـــو
وقتی نامحــــرمـی می آیــد و سراسیمــه چــــادر بــه ســـر می کنی ...
پرسیدم چرا فاحشهها خوشگلترن؟!
چرا پسرای دختر باز جذابترن؟!
چرا آدمای الکلی و سیگاری باحالترن؟!
چرا با اونایی که دیگران رو مسخره میکنن بیشتر به آدم خوش میگذره؟!
چرا اونایی که خیانت میکنن، تهمت میزنن، غیبت میکنن، دروغ میگن موفقترن؟!
چرا همیشه بدا بهترن!؟
پرسید: .... پیش خدا یا مردم؟
دیگه چیزی نگفتم!
بىگمان گرامىترین شما در نزد خداوند پرهیزگارترین شماست.
إنّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ... [حجرات/13]
چرا پسرای دختر باز جذابترن؟!
چرا آدمای الکلی و سیگاری باحالترن؟!
چرا با اونایی که دیگران رو مسخره میکنن بیشتر به آدم خوش میگذره؟!
چرا اونایی که خیانت میکنن، تهمت میزنن، غیبت میکنن، دروغ میگن موفقترن؟!
چرا همیشه بدا بهترن!؟
پرسید: .... پیش خدا یا مردم؟
دیگه چیزی نگفتم!
بىگمان گرامىترین شما در نزد خداوند پرهیزگارترین شماست.
إنّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ... [حجرات/13]
آدم باید غمهایش را بردارد برود یک گوشهای بنشیند و زار بزند...
یک گوشه از عالم . . .
یک گوشه از عالم . . .
.
.
.
.
. که این گوشه از عالم ، شش گوشه دارد !
.
.
.
.
.
دلم کوچک است
کوچکتر از باغچه ی پشت پنجره
ولی آنقدر جا دارد که برای که غمهایم را در درونش جا دهد...
نمی دانم باید برای برخی از این دلتنگی های همیشگی ، نیمکتی بگذارم برای همیشه...
بر در دروازه ی حاجات دل
تا سحرم مست مناجات دل
راز و نیاز دل ما ذکر دوست
نیست کسی هر آنچه باشد از اوست
دست طلب به سوی او روز و شام
مسئلت از غیر جمالش حرام
هر که اسیر بی قرار یار است
به شوق او همیشه ره سپار است
دیده ببندد همه دم به راهش جان بدهد بر سر یک نگاهش
به سر رود به سوی جانانه اش تا که رسد بر در میخانه اش
بر در میخانه گدایی رواست
اگر که ساقی کرم مرتضاست
ز مرتضی اگر کرم بخواهید
اگر که لطف دم به دم بخواهید
دل به طهورای ولایت برید حاجت خود به باب حاجت برید
نگویم این را که خدا عالم است باب حوائج به خدا کاظم است
ز کاظمینش که ندیدم بسی
نیامده به دست خالی کسی
اگر که دستی برود به سویش
نمی رسد مگر به آرزویش
یوسف زهرا که به زندان شدی
به قلب من همیشه مهمان شدی
به کاظمین تو اسیرم اسیر جان رضا بیا و دستم بگیر
چشم بر دیواری نهاده و تنهای تنها ، می شماری ... 1...2...3...
بیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
قائم شدید!؟ میامااااااااااااااااااااااااااااااااااا
اوووووووووووووووومدم ...
و لحظاتی که سکوت را دستمایه ای قرار می دهی برای یافتن...!
ولی نمی یابی ...!
نیستند...!
کجایند...؟
و شاید تنها تو مانده باشی ...!
آنها با هم رفته اند ...!
مخفی تر از همیشه ...!
باید به دنبالشان راه بیفتی ...!
به کدام سوی...؟
و...
آنچه یافت می نشود، آنم آرزوست...
[ مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]
[ Designed By Ashoora.ir ]