سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
درباره

نوای دل وبلاگ لبهای زخمی
پارس تولز ابزار وب
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمودند:" حسن و حسین دو آقای جوانان اهل بهشت اند."
به علت متواتر بودن روایت اهل سنت نتوانستند روایت حذف کنند بنابراین تصمیم گرفتند روایتی ساختگی به پیامبر (صلی الله علیه و آله) ببندند که :" ابابکر و عمر دو آقای پیران اهل بهشت هستند!!!!!! "
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرموده بودند :" اهل بهشت جوان هستند."
سوتی : بهشت اصلا پیر ندارد که این دو بخواهند آقا و سرور پیران آن باشند!!!!!!!!

*****

 

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمودند: "انا مدینة العلم و علی بابها"
یعنی:
من شهر علم هستم و علی در آن است.
روایت متواتر است چگونه میتوانند حذفش کنند؟؟.......
پس باز هم حدیث ساختگی: "
انا مدینة العلم و ابوبکر اساسها و عمر حیطانها و عثمان سقفها و علی بابها"
یعنی من شهر علم هستم و ابوبکر استون آن? عمر دیوار آن? عثمان سقف آن و علی (ع) در آن است!
در برخی کتب هم به آن اضافه کرده اند که:
و معاویة حلقتها !!!
و معاویه حلقه در آن است
در زمان قدیم شهر ها در داشته است. که مردم برای ورود به شهر باید از در آن وارد میشدند که قرآن هم به آن اشاره دارد: "واتوا البیوت من ابوابها" (بقره 189)
سوتی : در حضور امام جواد(ع): این حدیث خوانده شد حضرت (بنا به تقیه) فرمودند: "من فضایل خلفا را منکر نمیشوم اما آیا شهر ستون و دیوار و سقف دارد؟؟

*****

 

نقل شده است که پس از آنکه مامون دخترش را به امام جواد تزویج کرد در مجلسی که مامون و امام و یحیی بن اکثم و گروه بسیاری در آن حضور داشتند،
یحیی ‏به امام گفت:

روایت‏ شده است که جبرئیل به حضور پیامبر رسید و گفت: یا محمد! خدا به شما سلام می‏رساند و می‏گوید: «من از ابوبکر راضی هستم، از او بپرس که آیا او هم از من راضی است؟» نظر شما درباره این حدیث چیست؟
امام فرمود: من منکر فضیلت ابوبکر نیستم (بنا بر تقیه) ، ولی کسی که این خبر را نقل می‏کند باید خبر دیگری را نیز که پیامبر اسلام در حجة الوداع بیان کرد، از نظر دور ندارد.
پیامبر فرمود: «کسانی که بر من دروغ می‏بندند، بسیار شده‏اند و بعد از من نیز بسیار خواهند بود. هر کس به عمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش خواهد بود. پس چون حدیثی از من برای شما نقل شد، آن را به کتاب خدا و سنت من عرضه کنید، آنچه را که با کتاب خدا و سنت من موافق بود، بگیرید و آنچه را که مخالف کتاب خدا و سنت من بود، رها کنید.
امام جواد افزود: این روایت (درباره ابوبکر) با کتاب خدا سازگار نیست، زیرا خداوند فرموده است: «ما انسان را آفریدیم و می‏دانیم در دلش چه چیز می‏گذرد و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم‏.»
سوتی : آیا خشنودی و ناخشنودی ابوبکر بر خدا پوشیده بوده است تا آن را از پیامبر بپرسد؟ ! این عقلا محال است.

*****

در مناظره بین امام جواد (ع) و یحیی بن اکثم یحیی گفت: روایت‏ شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «اگر عذاب نازل می‏شد، کسی جز عمر از آن نجات نمی‏یافت.‏»
حضرت فرمود: این نیز محال است، زیرا خداوند به پیامبر اسلام فرموده است: «و مادام که تو در میان آنان هستی، خداوند آنان را عذاب نمی‏کند و نیز مادام که استغفار می‏کنند، خدا عذابشان نمی‏کند.»
سوتی:
بدین ترتیب تا زمانی که پیامبر در میان مردم است و تا زمانی که مسلمانان استغفار می‏کنند، خداوند آنان را عذاب نمی‏کند که عمر بخواهد از آن نجات پیدا کند.
*****
یحیی بن اکثم به امام جواد گفت: روایت‏ شده است که «سکینه‏» به زبان عمر سخن می‏گوید (یعنی عمر هر چه گوید، از جانب ملک و فرشته می‏گوید.)
حضرت فرمود: من منکر فضیلت عمر نیستم؛ (بنا بر اصل تقیه) ولی ابوبکر، با آنکه از عمر افضل است، بالای منبر می‏گفت: «من شیطانی دارم که مرا منحرف می‏کند، هرگاه‏ دیدید از راه راست منحرف شدم، مرا به راه درست ‏باز آورید».

سوتی: با آنکه ابوبکر از عمر افضل است شیطانش بر او غالب میشود آن وقت عمر میخواهد شیطان نداشته باشد و فرشته از زبان او سخن بگوید ؟؟؟؟
*****
ابوهریره از پیامبر نقل کرده که فرمود: خداوند مرا از نور خود خلق کرد و ابوبکر را از نور من و عمر را از نور ابوبکر و عثمان را از نور عمر خلق نمود. و عمر چراغ اهل بهشت است.
یحیی بن اکثم به امام جواد (ع) گفت: روایت‏ شده است که «عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است.!!!!!!!!!!!!!!!!! ‏»
حضرت فرمود: این محال است؛ زیرا در بهشت، فرشتگان مقرب خدا، آدم، محمد صلی الله علیه و آله و سلم و همه انبیا و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور بهشت ‏با نور اینها روشن نمی‏شود ولی با نور عمر روشن می‏گردد؟!

سوتی: آیا بهشت از نور پیامبران خدا و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) روشن نشود و از نور عمر روشن شود؟
*****
منابع : احتجاج، طبرسی، نجف، المطبعه المرتضویه، ج2، ص247، مجلسی، بحارالانوار، المکتبهالاسلامیه، ج50، ص 80
کتاب سیره پیشوایان نوشته مهدی پیشوایی ، صفحه ی 512
 
 
جهت مطالعه بیشتر به :



تا وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) زنده بودند شیعه وسنی نبود .رهبر همه پیامبر بود .
بعد از پیامبر ما شیعیان فقه خودمان را از اهل بیت گرفتیم و اهل سنت از چهار تا عالم دیگه ،امام احمد حنبل ، ابو حنیفه ،امام مالک و امام شافعی

هنوز یک دقیقه نشده!!

اولا : ما که فقه مان را از اهل بیت گرفتیم سه تا آیه داریم ،قرآن راجع به اهل بیت (علیهم السلام ) وقتی به کلمهاهل بیت که می رسه می فرماید : یطهرکم تطهیرا ( احزاب ?? )
یطهرکم یعنی معصومند .هیچ کس نگفته یطهرکم مال ابو حنیفه و شافعی هست .نه شیعه گفته نه سنی .
دوما : اهل بیت قرن اول هجری بودند ، اما چهار تا عالم سنی یعنی ابوحنیفه و شافعی و مالکی و امام احمد حنبل مال قرن دوم هجری بودند .
اهل بیت یک قرن از اونها جلوتر بودند .
قرآن می فرماید "و السابقون السابقون اولئک المقربون " (واقعه ??و??)
سوما : تمام اهل بیت شهید شدند ، یکی از علماء اهل سنت سیلی نخوردند .
قرآن می فرماید : "فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما " (نساء ??)

یک دقیقه من تموم شد .

ما شیعه هستیم بدلیل اینکه:
یک : ما فقه مان را اهل بیت گرفتیم معصومند (یطهرکم تطهیرا )
دو :یک قرن جلوترند ( و السابقون السابقون )
سوم : همه ائمه شهید شدند ( قتلوا فی سبیل الله )

شما اهل سنت اگر می توانید یک آیه بخوانید که چرا دینت را از ابوحنیفه گرفتید؟
حجت الاسلام قرائتی




راه اثبات حقانیت شیعه دوازده امامى تنها از طریق شیعه بمعناى عام یا شیعه اثنى عشر به معناى خاص نیست. بلکه در کتب روائى و سنن اهل سنت نیز به امامت دوازده‏گانه بعد از رسول خدا(ص) تصریح شده است. بر اساس روایات زیادى که از رسول الله(ص) بر دوران امامت حضرت مهدى(ع) و استمرار آن تا قبل از قیامت آمده است این موضوع را آشکار مى‏سازد که امامت حضرت مهدى در دایره معتقدات شیعه اثنى عشر مى‏گنجد. براى روشن شدن مسئله به بعضى از روایاتى که در کتب عامه در مورد ائمه اثنى عشر آمده است اشاره مى‏شود.
1. قال رسول‏الله(ص): «ان هذا الامر لا ینقضى حتّى یمضى فیهم اثنا عشر خلیفه؛ این امر (دین اسلام) به سر نیاید تا دوازده خلیفه وجانشین را پشت سر گذارد».
2. قال رسول‏الله(ص): «لا یزال امر الناس ماضیا ما ولیهم اثنا عشر رجلاً... کلّهم من قریش؛ تا آن که دوازده مرد بر آنها فرمان برانندکار مردم پیوسته بگذرد... که همگى آنان از قریش هستند».
3. قال رسول‏الله(ص): «ان عدة الخلفاء بعدى عدة نقباء موسى؛ شمار جانشینان من به تعداد نقباى موسى است».
4. «لا یزال هذا الدین قائما حتى یکون علیکم اثنا عشر خلیفه؛ تا وقتى که دوازده خلیفه و جانشین بر شما حکومت کنند دین پیوسته برپاست».
براى آگاهى بیشتر در این زمینه ر.ک: صحیح مسلم، ج 3، کتاب الامارة.
5. در منتخب کنز العمال از جابر بن سمره چنین نقل شده که «بر این امت دوازده خلیفه حکومت خواهند کرد به عدد نقباء بنى اسرائیل»، (منتخب کنز العمال).
6. پیامبر اسلام(ص) در مورد ائمه دوازده‏گانه بیان صریح دارند الائمه بعدى اثنى عشر، تسعة من صلب الحسین و التاسع مهدیّهم، (کفایة الاثر 23، نقل ازموسوعه الامام على بن ابیطالب، ج 2، ص 48).
نظیر این روایات را که از اهل سنت در مورد تعداد ائمه(ع) وارد شده است مى‏توانید در کتب ذیل مطالعه کنید.
1. ینابیع المودة، ص 44.
2. البدایه و النهایة، ج 6، ص 247.
3. سنن ابن ماجه، ج 2 / 1367 / 4085.
4. مسند احمد بن حنبل، ج 1 / 183 / 645.
5. سنن ابى داود، 4 / 107.
بنابراین نصوصى که از پیامبر اکرم(ص) در مورد تعداد ائمه(ع) وارد شده است و اهل سنت و شیعه آن را نقل کرده است، حقانیت شیعه اثبات مى‏شود. و اضافه بر آن در مورد امامت ائمه دوازده‏گانه(ع) چه بصورت دسته جمعى و چه به صورت فردا به فرد نصى وارد شده است وهر یک از امامان امام بعد از خود را معرفى کرده است و امام بدون نص امام نیست.
شیعه در تاریخ اسلام در زمان پیامبر(ص) و بعد از آن به کسانى اطلاق مى‏شود که به امامت على و اولاد آن امام(ع) اعتقاد داشته‏اند. و شاخه‏هاى زیدى و اسماعیلیه و امثال اینها به مرور زمان به علل مختلف و انگیزه‏هاى متعدد (سیاسى، اقتصادى) به وجود آمده‏اند. وبراىپى بردن به حقانیت آنها اطلاع از اصول و عقاید و فروع آنها لازم است.
براى آگاهى بیشتر در این مورد ر.ک: (شیعه در اسلام، علاّمه محمدحسین طباطبایى)
خلاصه سخن آن که عدد 12 در روایات اهل سنت و شیعه براى ائمه بعد از پیامبر(ص) ذکر شده است و فرقه‏هاى شیعى غیر از دوازده امامى توجیهى براى نظر خود ندارند اضافه بر اینکه پس از اثبات امامت على(ع) امامت ائمه بعدى به تصریح امام قبل مى‏باشد و هر یک ازفرقه‏هاى شیعه (غیر از دوازده امامى) در صورتى که به کلمات امام مورد قبول خود مثلاً امام صادق(ع) رجوع کنند خواهند دید که تصریح به امامت امام بعد خود کرده و راویان این روایات منحصر در شیعه دوازده امامى نیست. به عنوان نمونه نگاه کنید (بحارالانوار، ج48، ص 12 تا ص 28)
برای آرامش خاطر شما به نکته ظریفی اشاره می کنیم و آن این که بعد از پیامبر اکرم(ص) مسلمین به دو جناح درآمدند. گروهی پیرو اهل بیت پیامبر(ص) شدند که حضرت علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) بودند و گروهی پیرو سایر مسلمین و اصحاب گشتند. حال اگر فرض کنیم هیچ دلیل تاریخی - روایی و قرآنی مبنی بر حق بودن یک گروه در دست ما نبود و شک می کردیم که اعتقادات پیامبر(ص) چگونه بوده یا آن حضرت چگونه وضو می گرفته یا نماز می خوانده و... عقل حکم می کند که بگوییم:
اولا، اهل بیت یک خانه آگاه ترند که در خانه چه می گذرد.
ثانیا، اهل بیت یک خانه دلسوزترند که سنت پدر و جد خود تحریف نشود و همچنان ثابت و استوار بماند چرا که اگر غرض الهی هم نداشته باشند، مصلحت دنیایی آنها نیز اقتضاء می کند سنت جد خود را حفظ کنند زیرا اعتبار آنان به جدشان است.




بیا تا اول شب چراغی روشن کنیم

 

برگشته از حیرت کار جهان

 حالا که همه درها را بسته ایم

 بیا نزدیک آب روان

 وکنار بوی نعناها

 

 شعله ی فانوس را کنار افسوس ها تما شا کنیم

باز گردیم ، بخندیم ، گریه کنیم

 مهتاب را در خیال خود بگذارنیم

هنگامی که این همه بیزاری نبوده است

شب بیدار است ، غم بیدار و گل شبو بیزار

 نزدیک رودخانه ای که نیست

 تا در آن تن خود بشوییم

 به ایستیم کنار نسیمی که بوی چادر لیلی را با خود آورده است








[ مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]

[ Designed By Ashoora.ir ]