سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
درباره

نوای دل وبلاگ لبهای زخمی
پارس تولز ابزار وب
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی
ابر برچسب ها




ای آنکه هر که به درگاهت دعا کند اجابت می کنی...
 ای آنکه هر کس اطاعتت کند او را دوست می داری...
ای آنکه هر که را دوست داری به او نزدیک هستی...
ای آنکه هر کس از تو محافظت طلبد، او را حفظ و مراقبت می کنی...
ای آنکه در حق کسی که به تو امیدوار است، کرم میفرمایی...
ای آنکه درباره کسی که نافرمانیت کند، حلم می کنی...
ای آنکه در عین عظمت و بزرگی، رئوف و مهربانی...
ای آنکه در انجام حکمتت بزرگواری...
ای آنکه لطف و احسانت قدیم است...
ای آنکه به هرکس اراده و اشتیاق تو دارد، آگاهی...
ای خدایی که جز تو خدایی نیست...
به تو پناه آوردم...     به تو پناه آوردم...
                             ...ما را از آتش قهرت آزاد کن ای پروردگار من...

 




گاهی بعضی شبها میشه که دلم از زمین و زمان میگیره...
خسته میشم از بودن های تکراری...از خاطرات تکراری...از شکایت کردن های تکراری...از واهمه های تکراری ...
دلم...
اونقدر بی تاب میشه که هیچ اتفاقی نمیتونه آرومش کنه...
اون لحظه یه جایی رو میخوام...یه مامن زیبا...نه از جنس زمین...نه از جنس آدما ...
یه آغوش آسمونی...
از جنس خدا ...
یا انیس من لا انیس له . . .




مثلا...

فهمیده ام که ، همه می خواهند بر فراز قله ها باشند ، اما تمام خوشی و لذت در هنگام صعود اتفاق می افتد . 

فهمیده ام که، ما مدت زیادی را صرف آرزو برای نداشته ها و غفلت از داشته ها می کنیم.

فهمیده ام که،در برخی شرایط، انسان فقط به دستی برای فشردن و قلبی برای درک کردن نیاز دارد .

فهمیده ام که، ازدادن گل به دیگران آنقدر خوشحال می شوم که از گرفتنش.

فهمیده ام که؛گفتن عبارت« منو ببخش» آنقدر ها هم مشکل نیست .گفتن «بخشیدمت» مشکل تر به نظر می رسد .

فهمیده ام که؛خشم مانند باد مخالفی است که شعله خود را خاموش می کند.

فهمیده ام که؛باید برای هر آنچه که داری ، شکر گذار باشی هرچند که ممکن است به اندازه کافی نداشته باشی.

فهمیده ام که؛وقتی به کسی چیزی می آموزید ، بخشی از وجود خود را به او منتقل می کنید.

فهمیده ام که؛ رفتار خوب، همیشه مد روز است.

فهمیده ام که؛ خدا هیچ کاری را تصادفی انجام نمی دهد .

فهمیده ام که؛ چیزی که فقط چند لحظه دوام دارد ، ارزش یک عمر از خود گذشتگی را ندارد.

فهمیده ام که؛آدمهایی که هنر درست زندگی کردن را آموخته اند ، مثل آن است که به قطب نما مجهزند... ممکن است که گاهی راه را اشتباه بروند ، اما همیشه به مسیر درست بازمی گردند.

 




وقتی که قلب‌هایمان‌ کوچک‌تر از غصه‌هایمان‌ میشود،
وقتی نمیتوانیم‌ اشک هایمان ‌را پشت‌ پلک‌هایمان‌ مخفی کنیم‌ 
و بغض هایمان ‌پشت‌ سر هم‌ میشکند ...

وقتی احساس‌ میکنیم
بدبختیها بیشتر از سهم‌مان‌ است
و رنج‌ها بیشتر از صبرمان ...

وقتی امیدها ته‌ میکشد
و انتظارها به‌ سر نمیرسد ...

وقتی طاقتمان تمام‌ میشود
و تحمل مان‌ هیچ ...

آن‌ وقت‌ است‌ که‌ مطمئنیم‌ به‌ تو احتیاج‌ داریم
و مطمئنیم‌ که‌ تو 
فقط‌ تویی که‌ کمکمان‌ میکنی ...

آن‌ وقت‌ است‌ که‌ تو را صدا میکنیم
و تو را میخوانیم ...

آن‌ وقت‌ است‌ که‌ تو را آه‌ میکشیم
تو را گریه ‌میکنیم ... 
و تو را نفس میکشیم ...

وقتی تو جواب ‌میدهی،
دانه ‌دانه‌ اشکهایمان ‌را پاک‌ میکنی ...
و یکی یکی غصه‌ها را از دلمان ‌برمیداری ...

گره‌ تک‌تک‌ بغض‌هایمان‌ را باز میکنی
و دل شکسته‌مان‌ را بند میزنی ...

سنگینی ها را برمیداری
و جایش‌ سبکی میگذاری و راحتی ...

بیشتر از تلاشمان‌ خوشبختی میدهی 
و بیشتر از حجم لب‌هایمان، لبخند ...

خواب‌هایمان‌ را تعبیر میکنی،
و دعاهایمان‌ را مستجاب ...

آرزوهایمان‌ را برآورده می کنی ؛
قهرها را آشتی میدهی
و سخت‌ها را آسان 

تلخ‌ها را شیرین میکنی
و دردها را درمان 
ناامیدی ها، همه امید میشوند
و سیاهی‌ها سفید...

 

کارت پستال درخواستی طراحان




گاهی رفتن بهتر است...

گاهی باید رفت....

باید رفت تا بعضی چیزها بماند...


اگر نروی هر آنچه ماندنیست خواهد رفت...


اگر بروی شاید با دل پر بروی و اگر بمانی با دست خالی خواهی ماند...


گاهی باید رفت و بعضی چیزها را که بردنی ست با خود برد، مثل یاد، مثل خاطره، مثل غرور،...

و آنچه ماندنی ست را جا گذاشت، مثل یاد، مثل خاطره، مثل لبخند...

دلم این روزها با من نجوا می کند...

نجوایی عجیب و مبهم ...


دائم می گوید:


رفتنت ماندنی می شود وقتی که باید بروی، بروی...

و ماندنت رفتنی می شود وقتی که نباید بمانی بمانی...


برو و بگذار چیزی از تو بماند که نبودنت را گرانبها کند...


برو و بگذار رفتنت بیش ازآنکه دردهای بیشتری بر دلهایی بنشاند، خاطره ای پر حسرت بشود...


برو و نگذار ماندنت باری بشود بر دوش ِ دل کسانی که شکستن غرورت برایشان از شکستن سکوت آسانتر باشد...


دلت را بردار و برو...

خوب برو...

زیبا برو...


سر به زیر برو هرچند با اندوه...

با لبخندی بر لب برو هر چند باری سنگین بر دل و دوش...


شاد برو، ...


برو و بدان هر جا بروی دست عشق را بر شانه خود حس خواهی کرد...


نگاهت عاشقانه خواهد شد و صدایت آشنا...


وقار را در گامهایت می توان دید و اندوهی عارفانه را در لبخندت...


همه اینها از آن است که عشق ، قلب ترا مأمنی برای بیتوته خویش یافته و همراهت خواهد ماند تا محضر حضرت دوست...


آنکه می ماند اسیر عادت و خویشتن خواهی می شود...


ذائقه جانش تلخ می شود از شور و شیرین های زودگذر و غبار می نشیند بر آینه روحش...

یادت باشد ...رفتن همیشه هم بد نیست...


آنگونه باید بروی که دیده شوی و  نبودنت مثل لمس بال یک پروانه حس شود...


آنگونه برو که هیچ نگاهی نتواند ترا انکار کند و هیچ دلی نتواند نبودنت را تاب بیاورد ...


برو، فقط برو...


وقتی بروی همه ی چیزهایی که باید بیاید می آید...






متن این پست حذف شد ...




لغوی :

عشق لذّتی مثبت است که موضوع آن زیبایی است

اصطلاحی :

احساسی عمیق، علاقه‌ای لطیف و یا جاذبه‌ای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و می‌تواند در حوزه‌هایی غیرقابل تصور ظهور کند.

 توضیحی در مورد عشق :

در بعضی از مواقع، عشق بیش از حد می‌تواند شکلی تند و غیر عادی به خود بگیرد که گاه زیان آور و خطرناک است و گاه احساس شادی و خوشبختی می‌باشد. اما در کل عشق باور و احساسی عمیق و لطیف است که با حس صلح‌دوستی و انسانیت در تطابق است.

عشق نوعی احساس عمیق و عاطفه در مورد دیگران یا جذابیت بی‌انتها برای دیگران است. در واقع عشق را می‌توان یک احساس ژرف و غیرقابل توصیف انسانی دانست که فرد آنرا در یک رابطه دوطرفه با دیگری تقسیم می‌کند. با این وجود کلمه «عشق» در شرایط مختلف معانی مختلفی را بازگو می‌کند: علاوه بر عشق رمانتیک که آمیخته‌ای از احساسات و میل جنسی است، انواع دیگر عشق مانند عشق عرفانی و عشق افلاطونی، عشق مذهبی، عشق به خانواده را نیز می‌توان متصور شد، درواقع این کلمه را می‌توان در مورد علاقه به هر چیز دوست داشتنی و فرح بخش، مانند فعالیت‌های مختلف و انواع غذا به کار برد.

ریشه واژه عشق :
عشق از عشقه گرفته شده و آن گیاهی است به نام لبلاب، چون بر درختی پیچد آن را بخشکاند. عشق صوری درخت جسم صاحبش را، خُشک و زردرو می‌کند، اما عشق معنوی بیخ درخت هستی اعتباری عاشق را خشک سازد و او را از خود بمیراند. عشق در لغت افراط در دوست داشتن و محبت تام معنی کرده‌اند.

در گذشته تصور می‌شد که واژه? عشق ریشه? عربی دارد؛ ولی عربی و عبری هر دو از خانواده? زبان‌های سامی‌اند، و واژه‌های ریشه‌دار سامی همواره در هر دو زبان عربی و عبری معنی‌های یکسان دارند؛ و عجیب است که واژه? «عشق» همتای عبری ندارد و واژه‌ای که در عبری برای عشق به کار می‌رود اَحَو (ahav) است که با عربی حَبَّ (habba) هم خانواده‌است؛ ولی دیدگاه جدید پژوهشگران این است که واژه? «عشق» از iška اوستاییبه معنی خواست، خواهش و گرایش ریشه می‌گیرد که آن نیز با واژه? اوستایی iš به معنی «خواستن، گراییدن، آرزو کردن و جستجوکردن» پیوند دارد. هم‌چنین، به گواهی بهرام فره‌وشی، این واژه در فارسی میانه به شکلِ išt به معنی خواهش، گرایش، دارایی و توان‌گری است. خود واژه‌های اوستایی و سنسکریت نام برده شده در بالا از ریشه? هندی و اروپایی(زبان آریاییان) نخستین یعنی ais به معنی خواستن، میل داشتن و جُستن می‌آید که شکل آن aissk? به چم خواست، گرایش و جستجو است. گذشته از اوستایی و سنسکریت، در چند زبان دیگر نیز برگرفته‌هایی از واژه? هندی و اروپایی نخستین ais بازمانده‌است.


مراحل عاشق شدن:

عاشق شدن یک فرایند شیمیایی است. وقتی فردی عاشق می‌شود، مجموعه‌ای از واکنش‌ها در بدن او رخ می‌دهد. به عقیده کارشناسان این تغییر و تحولات شیمیایی تضمین کننده بقای گونه انسان هاست. نشانه‌های عاشق شدن، که شبیه بروز کردن علایم بیماری هاست، به وضوح قابل شناسایی است؛ از عرق کردن دست‌ها گرفته تا از بین رفتن اشتها و حس سرخوشی و همچنین سرخ شدن گونه‌ها و تپش قلب. عشق مراحل مختلف دارد. شروع شدن هر کدام از این مراحل با ترشح مجموعه‌ای از مواد شیمیایی همراه است که واکنش‌های فیزیکی خاصی را سبب می‌شود. محققان مجموعه‌ای از ترکیبات شیمیایی را شناسایی کرده‌اند که در هر کدام از این مراحل ترشح می‌شوند

مرحله اول
    حس جنسی

حس شهوت نتیجه ترشح هورمون‌های جنسی تستوسترون و استروژن است. تستوسترون ویژه مردان نیست. مشخص شده که این هورمون در نیروی جنسی زنان هم تأثیر عمده‌ای دارد.

مرحله دوم
    جذب شدن

این مرحله وقتی است که آدم‌ها عاشق می‌شوند و دیگر به هیچ چیز دیگر فکر نمی‌کنند. آنها ممکن است حتی کم اشتها و کم خواب شوند و روزانه ساعت‌ها به عشق جدیدشان فکر کنند. در مرحله جذب شدن به فرد مقابل، گروهی از مواد شیمیایی از گروه پیام‌رسان‌های عصبی (neuro-transmitters) به نام مونو آمین نقش مهمی دارد. این مواد عبارتند از:

دوپامین: که با مصرف کوکایین و نیکوتین هم می‌تواند فعال شود.

نوراپی‌نفرین: که به نام آدرنالین هم شناخته می‌شود و افزایش آن در بدن می‌تواند سبب عرق کردن و تپش قلب شود.

سروتونین: یکی از مهمترین ترکیبات شیمیایی عشق است که می‌تواند ما را به طور موقت به حالت دیوانگی برساند.

مرحله سوم
    حس وابستگی

اگر قرار باشد رابطه‌ای ادامه یابد، وابستگی، حسی است که بعد از جذب شدن به یک نفر ایجاد می‌شود و در صورتی که مرحله جذب شدن همچنان ادامه یابد، می‌تواند منجر به تولیدمثل شود.

در این مرحله دو هورمون توسط دستگاه عصبی ترشح می‌شود که در بروز حس وابستگی اجتماعی نقش دارد:

وازوپرسین: ماده شیمیایی ای که در مرحله تعهد طولانی مدت نقش دارد. آزمایش‌هایی که روی موش‌های آفریقایی انجام شده، نشان می‌دهد که کاهش وازوپرسین در مردان به سرعت سبب بدتر شدن رابطه بین شریک‌های زندگی و کاهش وفاداری می‌شود.

اکسی‌توسین: این ماده به هنگام زایمان از غده هیپوتالاموس ترشح می‌شود و به خروج شیر از پستان کمک می‌کند. از جمله کارکردهای دیگر این هورمون کمک به ایجاد پیوندی قوی بین مادر و فرزند است. این هورمون در لحظه اوج لذت جنسی در هر دو جنس ترشح می‌شود و اعتقاد بر این است که باعث محکم تر شدن رابطه بین بزرگسالان نیز می‌شود.


تقسیم بندی انواع عشق:

  1.  عشق طبعی و عشق روحانی و عشق الهی - در عشق طبعی عاشق معشوق را از برای خود خواهد. در عشق روحانی عاشق معشوق را هم از برای خود و هم از برای معشوق خواهد. در عشق الهی عاشق معشوق را نه برای خود بلکه برای معشوق می‌خواهد.
  2.  عشق حقیقی و عشق مجازی - عشق مجازی از حسن صوری پیدا می‌شود و مانند آن ناپایدار است. از این عشق حاصلی جز بقای نسل باقی نمی‌ماند. این عشق از تصعید و تلطیف میلی جنسی پیدا می‌شود. اما عشق حقیقی یا عشق الهی، فیض و جذبه‌ای است که از طرف معشوق مطلق، بر دل عاشق صادق فرود می‌آید.
 3.   عشق عرفانی
  4.  اروس (eros): عشق شهوانی - عشق به زیبایی - فاقد منطق - عشق فیزیکی که بواسطه جذابیت و کشش‌های جسمانی و یا ابراز آن بطور فیزیکی نمایان می‌گردد -همان عشق در نگاه اول - با شدت آغاز شده و بسرعت فروکش می‌کند.
   5. لودوس (ludus): عشق تفننی - این عشق بیشتر متعلق به دوران نوجوانی می‌باشد - عشق‌های رمانتیک زودگذر - لودوس ابراز ظاهری عشق می‌باشد - کثرت گرا نسبت به شریک عشقی - به اصطلاح فرد را تا لب چشمه برده و تشنه بازمی گرداند -رابطه دراز مدت بعید بنظر می‌رسد.
 6.   فیلو (philo): عشق برادرانه - عشقی که مبتنی بر پیوند مشترک می‌باشد -عشقی که بر پایه وحدت و همکاری بوده و هدف آن دستیابی به منافع مشترک می‌باشد.
    استورگ (storge): عشق دوستانه - وابسته به احترام و نگرانی نسبت به منافع متقابل - در این عشق همنشینی و همدمی بیشتر نمایان می‌باشد - صمیمانه و متعهد- رابطه دراز مدت است - پایدار و بادوام - فقدان شهوت.
   7. پراگما (pragma): عشق منطقی - این مختص افرادی است که نگران این موضوع می‌باشند که آیا فرد مقابلشان در آینده پدر یا مادر خوبی برای فرزندانشان خواهند شد؟ عشقی که مبتنی بر منافع و دورنمای مشترک می‌باشد - پایبند به اصول منطق و خردگرا می‌باشد - همبستگی برای اهداف و منافع مشترک.
  8.  مانیا (mania): عشق افراطی - انحصارطلب، وابسته و حسادت برانگیز - شیفتگی شدید به معشوق - اغلبا فاقد عزت نفس -عدم رضایت از رابطه - مانند وسوسه می‌ماند و می‌تواند به احساسات مبالغه آمیز و افراطی منجر گردد - عشق دردسر ساز - عشق وسواس گونه.
  9.  اگیپ (agape): عشق الهی - عشق فداکارانه و از خودگذشته-عشق نوعدوستانه (تمایل انجام دادن کاری برای دیگران بدون چشمداشت) - عشق گرانقدر

عشق در اسلام :

 

قال الله تعالی :

من طلبنی وجدنی

و من وجدنی عشقنی

و من عشقنی عشقته

و من عشقته قتلته

و من قتلته فعلی دیته

   (حدیث قدسی)


قال الصادق (ع) :

المشتاق لا یشتهی طعاما و لا یلتذ شرابا و لا یستطیب رقادا ولا یانس حمیما و لا یاوی دارا ... راجیا بان یصل الی ما یشتاق الیه....

عاشق بی قرار میلی به غذا ندارد ،  از نوشیدنی گوارا لذتی نمی برد ، خواب آسوده ندارد ، با کسی و دوستی انس نمی گیرد ، در خانه و پناگاهی آرام و قرار نخواهد گرفت ... تا این که به محبوبش برسد ...( نورالثقلین ج 3 ص 388)





بشنو همسفر من...

با هم رهسپار راه دردیم

با هم لحظه ها را گریه کردیم

ما در صدای بی صدای گریه سوختیم

ما از عبور تلخ لحظه قصه ساختیم

از مخمل درد به تن عشق جامه دوختیم

تا عجز خود را با هم و بی هم شناختیم

تنهایی رفتیم ..به عجز خود رسیدیم ...

با هم دوباره زهر تنهایی چشیدیم...

شاید در این راه اگر با...




 
تو در تمام شعر من ...

نقش ستاره می شوی ...

تو با سکوت هر شبم ...

بغض ترانه می شوی ...

تو رو به روی آینه ...

جلوه ی ماه می شوی ...

درون نبض شعر من ...

شبیه آه می شوی ...

چگونه من بدون تو ...

راه روم ، نفس کشم ...

آه نفس ، حرام من ...

قفس شود اتاق من ...

بدون ساز چشم تو ...

مرگ شود سجود من ...

love-gif-Mslove (10)








[ مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]

[ Designed By Ashoora.ir ]