تو که بودنت ، دنیای پر تلاطم وجودم را آرامشی می دهد به وسعت مسیر بودن ...

تو که نگاهت ، نمایشی از مهربانی آسمان و زمین است بر قلبم ...

تو که آغوشت ، همان تفسیر مهربان تر از مادر است برای طفل خسته ی سینه ام ...

و تو که بوسه هایت ، نوازشگر لبهای زخمی ام بوده و هست....

سرم را بر وسعت کرامت وجودت می نهم  و در پهنه ی رویایی ، ساحل آرام وجودت 

و با نغمه ی لالایی طپش های قلبت... آرام می گیرم ...

دوستت دارم هایم را با لبخند دلربایت ، بپذیر...

بگذار تا فدات شوم هایم رنگ و بوی تمنای عطر نفسهایت را بگیرد...

که گرمی دستان مهربانت ، نبض بودنم را سامان می دهد...

       ساحل آرام من ...

             ممنونم که مرا مدیون عشق جاودانه ات کردی....