وقتی ظرفیت وجودی آدم اینقدر ضعیف باشه که آرزوها و خواسته هاش هر چند غیر مادی  براش شده دغدغه روزگار ، رسیدن به این خواسته ها با عنایت تام و کامل خدای مهربان ، رو شبیه به یک معجزه می بینه !

آره از دید من و هر کسی که براش تعریف کنم  وقایع این چند ماهه و موضوع این گدایی کردن و رسیدن به خواسته  ام شبیه به یک معجزه البته  تو مقیاس فهم و شعور خودم هست...

هر چند در درگاه بیکران لطف الهی  ذره ای از عنایات و الطاف عمومیش به مخلوقاتش بیش نیست...

یه اتفاقی که رخ دادنش تو عالم قوانین عرفی و اجتماعی و روزمره امکان پذیر بودنش خیلی دور از ذهنه ...

بگذریم...

یه گنجشک اگه یه ذره بارون بیاد و لونه شو آب ببره شروع می کنه به جزع و فزع در درگاه الهی ولی اگه یه روز صبح ببینه یه مشتی دونه دم لونه ش ریخته شده سرشو بالا می گیره و خداشو شکر می کنه ،  نمی دونم ظرفیت و فهم و شعورم به اندازه اون گنجشکه هست یا نیست؟

دعا کنین ...

واسه وجود کم ظرفیتم که خواسته ها مو دو نه دونه مطرح می کنم و پای گرفتنش به هر دری میزنمو مدتها معطل گرفتنش می شم...

این یکی که گرفتم ...

حالا باید برم سراغ خواسته بعدی ...!!!

خدا می دونه چقدر باید صبر و التماس کنم تا عنایت کنه ...