گوشه ای در میان بوته های رز سرخ

در کنار لحظه های پرگل میان دشت

گوشه ای در سکوت راز ناک و سرخ سیب

پای ساقه ی ظریف تاک مست

گوشه ای نشسته ام_درون سرزمین خود_

کنار معنویت چنار پایدار؛

به زیر نارون _این همیشه سایه دار_

آن طرف!

در ورای بیشه های دور

روی وحشی نگاه خاطرات مرگ و جنگ

قلب من میزند درون دستهای سرنوشت او

قلب من میتپد بخاطرش

قلب من سالهاست گوشه ای:

در میان یاسهای آبی و کبود

روی وحشی نگاه خاطرات

میتپد به عشق سرزمین خود

به عشق سرزمینی از تبار رود!

سرزمین من!

خاستگاه خاطرات خوب و بد!

بازتاب جمله های "یا حسین" و "یا علی مدد"!

سرزمین من!جایگاه مردمی همیشه جاودان!

سرزمین من!خاک پربهاء،مرز پر گوهر!

یاد قدرت خدایی ات هماره در تمام قلب من؛

باقی و همیشه زنده است!

سرزمین من!

سرزمین بهترین الهه ها و بهترین خدایگان!

برلب تمام بچه های پرغرور تو هرکچا که حرفی از شجاعت است

نقل میشود:

_چون حماسه ای عزیز و ناب_

"نام تو" ای عطیه ی الهی ام؛

ایران من!ای خاک آسمانیم!