مصاحبه با امل سلیمان عفیفی مصری 
دادگاه خانواده در استان الزقایق جمهوری مصر یک زن به نام امل سلیمان عفیفی را به عنوان قاضی شرع یا عقدکننده نکاح تعیین کرد.تا پیش از این هیچ زنی به عنوان عقدکننده نکاح در تاریخ اسلام انجام وظیفه نکرده بود، با این انتصاب وی اولین زن در تاریخ اسلام است که چنین وظیفه ای را انجام می دهد. انتصاب امل سلیمان با واکنش گسترده طرفداران و مخالفان روبه رو شد، عده ای همچون مفتی اعظم مصر آن را جایز دانست و جواز آن را صادر کرد. عده دیگری آن را بدعتی خلاف شرع و عرف خواندند. سایت اینترنتی المحیط مصاحبه ای با خانم امل سلیمان عفیفی انجام داده است.که توجه شما را به گزیده هایی از آن جلب می کنیم.


وقتی به عنوان اولین زن عقدکننده نکاح در جهان اسلام منصوب شدید چه احساسی داشتید؟احساس خوشحالی همراه با کامیابی و رسیدن به هدف. شکر خدا که به آرزویم رسیدم.


آیا مطمئن بودید که شما به این سمت منصوب خواهید شد؟بله، من مطمئن بودم که به این سمت منصوب خواهم شد. چراکه از شفافیت قضا در مصر مطمئن هستم و مطمئن هستم که حق هر هموطن مصری صرف نظر از جنسیتش که مرد است یا زن داده خواهد شد، چیزی که بیش تر مطمئنم ساخت اظهارات وزیر دادگستری بود که هر کس واجد شرایط باشد ممکن است این شغل را به دست آورد.


چه چیز باعث شد شما به چنین کاری فکر کنید؟من فکر می کنم که زن در هر بخشی که بخواهد می تواند کار کند، افزایش سطح دانش در شهرها و روستاها زنان در مصرف در بخش های مختلف مثل قضا و طب کار می کنند و این فقط مردها نیستند که این کارها را انجام می دهند، مشکلاتی که زن به عنوان عقدکننده نکاح با آن روبه رو می شود به مراتب کم تر از مشکلاتی است که زن به عنوان قاضی، پزشک و یا خبرنگار با آن روبه روست. اگر زن صاحب شخصیت قوی باشد و به خودش احترام بگذارد، می تواند در تمام بخش ها کار کند.


تاکنون هیچ زنی چنین وظیفه ای را انجام نداده است، چطور شد که تصمیم گرفتید که عقدکننده ازدواج شوید؟من در سال 1998 لیسانس حقوق از دانشگاه الزقائق گرفتم، آرزهایم به عنوان وکیل مدافع برآورده نشد. بنابراین در قانون و جنایی ادامه تحصیل دادم و در سال 2005 مدرکم را گرفتم، بعد از آن کوشش کردم تا در یکی از مراکز تعلیمی الازهر تدریس کنم، اما شغل مناسبی نیافتم. قبل از من عموی شوهرم وظیفه عقدکننده نکاح در استان الزقائق را انجام می داد، بعد از وفاتش از شوهرم پرسیدم شرایط قبول یک فرد به عنوان عقدکننده نکاح چیست؟ شوهرم گفت: باید حداقل در شرعیات و قانون و یا حقوق لیسانس داشته باشد، وقتی خود را واجد شرایط یافتم، تلاشم را برای به دست آوردن این شغل شروع کردم.


بعد از آن چه کردید و با چه مشکلاتی روبه رو شدید؟بعد از آن مدارکم را برداشتم و به دادگاه خانواده رفتم. فکر می کردم به جز مدرک دانشگاه و شهادتنامه تولد به چیز دیگری نیاز نیست اما وقتی آن جا رفتم دانستم به چیزهای دیگری نیز نیاز هست مثلا 10 مرد باید امضا می دادند که من صاحب اخلاق خوب هستم. توانستم امضای 10 مرد را بگیرم، اما به سبب عرف و فرهنگ مردم با مشکلات زیادی روبه رو شدم؛ وقتی می خواستم اوراق و اسنادم را به محکمه تقدیم کنم، بعضی از ماموران محکمه از گرفتن آن امتناع می کردند و می گفتند: می خواهی با شریعت خداوند مخالفت کنی؟ این کارشان سبب شد تا نزد علمای الازهر رفته جویای نظرشان در این مورد شوم، آن ها گفتند که ممانعت شرعی برای زن به عنوان عقدکننده نکاح وجود ندارد.


آیا این مشکلات سبب نشد تا از تصمیم تان منصرف شوید؟نه ،بلکه عزم و اراده ام قوی تر شد، نزد رییس دادگاه رفتم که با من برخورد خوبی کرد و گفت: «برای اخذ اسنادم ممانعتی وجود ندارد چرا که زنان فعلا در بخش های قضا و بهداشت کار می کنند، اما ترس از آن داشت که مبادا لایحه یا قانونی وجود داشته باشد که مانع من شود، از من خواست جهت کسب اطلاعات بیش تر به بخش مربوطه در وزارت دادگستری بروم، وقتی آن جا رفتم و لایحه را به دست آوردم، دیدم ممانعتی وجود ندارد.


در پاسخ به کسانی که می گویند زنان مناسب این شغل نیستند چه جوابی می دهید؟همان چیزی را می گویم که مفتی اعظم مصر گفته است؛ زن می تواند وکیل خودش و وکیل کس دیگری شود، در صورتی که زن وکیل خودش و کس دیگری شده می تواند، بعد از اجازه قاضی عقدکننده نکاح نیز باشد. به غیر از امامت، زن می تواند تمام کارها را انجام دهد.


علمای شریعت به نکاتی اشاره می کنند که مانع می شود، زن عقدکننده نکاح باشد، نظر شما چیست؟ارکان ازدواج عبارت از ایجاب و قبول و اعلان کردن آن است و ضرورت به طهارت کامل و دایمی ندارد، اگر عقد نکاح در مسجد واقع شود ممکن است امام مسجدی آن را به جای من انجام دهد، کار عقدکننده نکاح ثبت کردن آن جهت حفظ حقوق افراد و خانواده است.


بعضی ها می گویند مگر در دنیا کاری دیگر پیدا نمی شد که شما به این شغل رو آوردید؟چنانچه قبلا گفتم من آروزهایم را در وکیل مدافع بودن برآورده نمی دیدم، به همین سبب سه سال را به تربیت فرزندانم اختصاص دادم، تا این که عموی شوهرم به خانه ما آمد و مرا تشویق کرد.