سفارش تبلیغ
صبا ویژن

لبهای زخمی

نظر

وقتی آسمان ابری نمی خواهد ...

آسمانی زلال ، شفاف و دوست داشتنی ، که شبهای پرستاره اش بستری برای آرامش و روزهای آفتابی اش ، حیات بخش ، قلبهای افسرده و دلمرده است ...

ولی این آسمان ، اگر سر ناسازگاری بگذارد و نخواسته باشد صاف بودنش را به بودن در کنار ابرهای تیره و تار برهم بزند ، فقط حسرت می ماند و یک دنیا زجر ...

و ابرهایی پاره پاره می شود ، هر لحظه به گوشه ای خواهد خزید...

لحظه ای به دامنه ی کوهی بلند که جز سرمای جانسوز ارمغانی ندارند....

لحظه ای به دشتی پراز سنگلاخ و خارهای چند پهلو که محنت و درد به همراه می آورد ...

و لحظه ای در کالبد غروبی تلخ و حیرت آور ، که هق هق لحظه هایش گوش فلک را آزرده ...

و شاید این نم نم باران است که ابرهای تیرو تار را به مرور آب می کند تا نای نبودنشان را جبران کند...

فرصتی برای ماندن نمانده است و کوله باری از حسرت و غصه ، که سنگینی اش را دوش به دوش می چرخانند...

قلبی برای تپیدن نمانده در این سینه ای که در پهنه ی آسمانی آبی و شفاف روزگاری به سرمستی و غرور سرمی نهاد و شیدایی می کرد...

جای ابر اگر چه تیر و تار هم باشد ، آسمان است ، به جز آسمان خانه ای ندارد ...

ابر در آسمان نباشد ، یعنی نیستی ... یعنی نبودنش ، یعنی ذره ذره آب شدنش...

و این وسعت و کرامت و عظمت آسمان است که ابر را از خود نمی رهاند ، در آغوش مهربانیش جایش می دهد و نوازشگر بالهای شکسته و مجروحش می شود!

کاش آسمان کرامتش را نشان می داد ، کاش دستان پرمهرش بار دیگر اشک از گونه های ابرهای غبار گرفته می زدود ...

و ای کاش ، آسمان ابری می شد و آنگاه باریدن می گرفت...

و شاید آسمان ، همدمی یافته از جنس مهتاب  که ابرهای تیره و تار ، زیبایی این انس را می گیرند و آسمان  ، ابرها را دور  می کند از حجم خاطره ها...

و شاید ...

تعبیر خواب آسمان ابری, تعبیر خواب آسمان پر ستاره, تعبیر خواب