وقتی تو مال منی ...
وقتی در لحظه های دلتنگی در کنارمی ،
دیگر چه آرزویی داشته باشم از خدا
وقتی عاشقانه مرا میخواهی ،
همیشه و همه جا هوای مرا داری ،
دیگر چه بخواهم از این دنیا...
من در این دنیا هستم و تو در کنارم ،
این همه عشق است در برابر چشمانم...
وقتی گلی مثل تو در باغچه دلم شکفته ،
یک گلستان است که در دلم نهفته
و اینجاست که عطر حضورت همان هوای نفسهای من است ،
و با این نفسهاست که عاشق مانده ام ، عاشق تو
تو مال منی و من از همه کس بی نیاز مانده ام
وقتی در لحظه های خواستنت تو را در کنار خودم دارم ،
تویی که همیشه در قلبمی و میتپی برای عشقمان
تو در خانه عشقمی و من تکیه گاهت ، عشق من خیلی میخواهمت...
این تو بودی که به من عشق دادی ، نفس دادی ،
این تو بودی که معنای زندگی را به من یاد دادی
این تو بودی که با محبتهایت بی دریغت مرا عاشق کردی ،
مهربانی هایت مرا اسیر دلت کرد... باور میکنی
این تو بودی که مرا به اوج بردی ،
دستانم گرفتی و مرا تا آنجا که هر دویمان آرزو داشتیم بردی
وقتی یکی مثل تو را دارم ، چرا باید از غم و غصه بنالم،
همیشه شاد می مانم...
ما هر دو از همه چیز گذشتیم تا رسیدیم به هم ،
و میگذریم تا برسیم به قله عشق با هم...
با هم در کنار هم ، مثل همیشه ، همیشه عاشق هم!
خیلی دوست دارم...