چه زلال است تنهایی
و چه روان.. پر از درد.. پر از سکوت، پر از نگاه گاهی تنهایی سنگ صبوری میخواهد شانه ای... تنهایی پر است از آدمها ! آدمها با یک لباس ، با یک نگاه ، با چند واژه ای کوتاه ، گاهی صحنه هایی خلق میکنند ماندگار!! و آن صحنه ها میشود سریال شب ِ تنهایی.. گاهی قضاوت میشکند سکوت تنهایی را ، می زاید درد .. گاهی تنهایی یاکریم میشود..پر میکشد تا خدا.. گاهی تنهایی آسمان میشود..ابر میشود ُ از چشمانی می بارد.. و چه طعم گسی دارد این تنهایی..!