جماعت روان شناس انسان را موجودی زیستی، روانی،اجتماعی می دانند و ظاهرا همه در این نکته توافق نظر دارند که یکی از ابعاد وجودی انسان بعد اجتماعی اوست.چنین موجودی برای پرورش استعداد ها و توانمندی هایش باید در بستر اجتماع و با هم نوعان خود زندگی کند. همان طور که در دیگر ابعاد زیستی از یک رشد مناسب برخوردار می شود در بعد اجتماعی هم لازم است به رشد و تکامل کافی برسد تا بتواند در صحنه های زندگی حضور موفقی داشته باشد.
اگر به هر دلیلی فرایند اجتماعی شدن و یادگیری مهارت های ارتباطی با دیگران به درستی تحقق پیدا نکند فرد دوچار اضطراب و فشارهای روانی و حتی اختلالات جنسی ناشی از آن می شود. به همین خاطر باید والدین و مربیان از هر تلاشی برای رشد شکوفایی دختر و پسر در زمینه اجتماعی شدن و ایجاد یک ارتباط سالم دریغ نکنند.
گاهی بعضی از خانواده ها یا مربیان چنین زمینه ای را برای دختر و پسر فراهم نمی کنند. شاید به خاطر این که از دغدغه های این نسل آشنایی ندارند. شاید هم گاهی خودشان در این زمینه دوچار مشکل هستند. رشد اجتماعی کودک به خوبی تحقق نمی یابد و در نتیجه زمانی که فرد به سن نوجوانی و جوانی پاگذاشت احساس می کند نمی تواند دوست خوب پیدا کند یا با همکلاسی های خود صمیمی باشد و روابط نزدیک برقرار کند. برای همین در غار تنهایی خود خزیده و زمینه را برای انواع بیماری های روحی و جسمی و جنسی فراهم می کند.
ناتوانی در برقراری ارتباط مطلوب از این عوامل نشات می گیرد:
سوء ظن
خودبینی
کمبود محبت در دوران کودکی
خجالتی بودن
پرتوقع بودن
عدم باور توانایی های خود
برای فائق آمدن بر مشکل انزوا و خجالتی بودن بهتر است:
1- ارتباط خود را با خداوند محکم کنیم و با نماز و حتی به جا آوردن نوافل و دعا، پایگاه روحی محکمی برای خود درست کنیم.
2- در مجالس عمومی شرکت کنیم و هیچ نگرانی در این زمینه به خرج ندهیم.
3- شب ها این جملات را با خود تکرار کنیم: من قادر هستم بر زودرنجی خود غلبه کنم،من این دشمن را از سر راه بر خواهم داشت و آن را نابود خواهم کرد، خداوند هم به من کمک خواهد کرد.
4- اگر گاهی در فعالیت های اجتماعی دوچار عدم موفقیت شدیم و کمی کم آوردیم، مایوس نشویم و بدانیم پیروزی های بزرگ در گرو کسب تجربه از این گونه پیش آمدها است.
اگر ما کاری کنیم دیگران ما را دوست داشته باشند، کم کم ما هم با آن ها دوست خواهیم شد.
کتاب آیین دوست یابی دیل کارنگی هم برای مطالعه بد نیست.
اگر به هر دلیلی فرایند اجتماعی شدن و یادگیری مهارت های ارتباطی با دیگران به درستی تحقق پیدا نکند فرد دوچار اضطراب و فشارهای روانی و حتی اختلالات جنسی ناشی از آن می شود. به همین خاطر باید والدین و مربیان از هر تلاشی برای رشد شکوفایی دختر و پسر در زمینه اجتماعی شدن و ایجاد یک ارتباط سالم دریغ نکنند.
گاهی بعضی از خانواده ها یا مربیان چنین زمینه ای را برای دختر و پسر فراهم نمی کنند. شاید به خاطر این که از دغدغه های این نسل آشنایی ندارند. شاید هم گاهی خودشان در این زمینه دوچار مشکل هستند. رشد اجتماعی کودک به خوبی تحقق نمی یابد و در نتیجه زمانی که فرد به سن نوجوانی و جوانی پاگذاشت احساس می کند نمی تواند دوست خوب پیدا کند یا با همکلاسی های خود صمیمی باشد و روابط نزدیک برقرار کند. برای همین در غار تنهایی خود خزیده و زمینه را برای انواع بیماری های روحی و جسمی و جنسی فراهم می کند.
ناتوانی در برقراری ارتباط مطلوب از این عوامل نشات می گیرد:

سوء ظن
خودبینی
کمبود محبت در دوران کودکی
خجالتی بودن
پرتوقع بودن
عدم باور توانایی های خود
برای فائق آمدن بر مشکل انزوا و خجالتی بودن بهتر است:
1- ارتباط خود را با خداوند محکم کنیم و با نماز و حتی به جا آوردن نوافل و دعا، پایگاه روحی محکمی برای خود درست کنیم.
2- در مجالس عمومی شرکت کنیم و هیچ نگرانی در این زمینه به خرج ندهیم.
3- شب ها این جملات را با خود تکرار کنیم: من قادر هستم بر زودرنجی خود غلبه کنم،من این دشمن را از سر راه بر خواهم داشت و آن را نابود خواهم کرد، خداوند هم به من کمک خواهد کرد.
4- اگر گاهی در فعالیت های اجتماعی دوچار عدم موفقیت شدیم و کمی کم آوردیم، مایوس نشویم و بدانیم پیروزی های بزرگ در گرو کسب تجربه از این گونه پیش آمدها است.
اگر ما کاری کنیم دیگران ما را دوست داشته باشند، کم کم ما هم با آن ها دوست خواهیم شد.
کتاب آیین دوست یابی دیل کارنگی هم برای مطالعه بد نیست.