لبهای زخمی

نظر

هنوز تا شب خیلی مونده ...

و من از همین الانشم خسته ام...

بیشتر از همیشه دلتنگم...

بیشتر از همیشه نای بودن ندارم ...

کاش دستی دستامو می گرفت...

می برد تا اون دورها...