وبلاگ :
لبهاي زخمي
يادداشت :
پندار نيک ، گفتار نيک ، کردار نيک
نظرات :
0
خصوصي ،
5
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
خانه ي خانواده
حرف شما هنوز تابع پيشگفتار مثلا :("فرضي" و "مصداقي") ه .
و محل بحث اين بود .
حالا بر فرض ! اينم ، کافر چي ؟ آينه نيست !؟ و اگه باشه آينه ي گفتار ، پندار و کردار نيک که بقول شما نيست !
حالا کاري به اينم نداشته باشيم ، که آينه خود آدمو نشون ميده ، آنگونه که در مقابل آينه هست ، و مومن در مومن خودشو مي بينه و نمي دونم مقصود شما ار اين فرموده اينه !؟ يا بقولي که آينه عيب آدمو نشون ميده ؟ مثلا .
چراکه اوني که عيبو آدمو نشون ميده ، اوني که گفتار ، پندار و کردار نيک آدمو نشون نميده نيست !
بعبارت ديگه :"آهو"يي آدمو نشون نميده ، بلکه :"پالون" خوريشو نشون ميده ، يا :"گاري" کشيشو ! بعنوان (مثال!) .
البته مانعي نداره که برا آدم از حيوونم مثال زد ، مثلا قرآن ميگه : کمثل الحمار و ... ، بلکه : پستتر از چهار پايانم ، چراکه اونا مثلا گوش که دارن باهاش ميشنون ! ولو اينکه حرفاي علمي و مثلا منطقي و اونم مثلا منطق عصر علم و دانش ارتباطات رو که صفريکه نشنود ! که عرض شد ، ولي گويا ...
پاسخ
دوست عزيزم ، خيلي خيلي خودتو درگير اين بحث ها نکن ، جالبش اينه که منظور شما و بنده دقيقا يکيه و به قول اهل قلم ، بر يک صراطيم ، فقط چشم و ابروي نوشته هامون يه کم متفاوت جلوه مي کنه ، و جالبتر اينکه بنده و شما وقتي دست به قلم مي شيم ، يه گوشه ي چشم قلممون هميشه به اون مصداقي هست که ته ذهنمون داره هي يورتمه مي ره و جولون مي ده...به قول معروف اگه شاعر تو شعرش بگه (( دست در دست يار در کافي شاپ نشسته و کافه گلاسه بر لب مي زديم )) معلم ادبيات مي گه منظور شاعر از اين بيت ، عشق به خداست!!!