پيام
+
[تلگرام]
اي زينب! اي که فرياد با تو آغاز شد و بيداد با تو رسوا! اي آزاد اسير! اي قامت سبز اعتراض! اي نهال بارور ايثار! اي جاري زلال متانت! اي آيه صراحت و عفت! اي آذرخش خشم! اي مظهر لطافت و رحمت! چگونه ميتوان تو را گفت، تو را نوشت. قلم در ابهامِ شناختت مانده است. انسان، در زيبايي کامل در تو متجلي است.
چه کسي را ميتوان يافت که در هنگام توهين، در هايوهوي کشنده انبوه مردمان، در کوچههاي تهمت و تحقير، در خندههاي شوم پليدان، آرام و بيهراس اينگونه پرصلابت و قاطع، رگبار تند سخن را بر قلبهاي سخت خفتگان، چون آتشي مذاب جاري کند.
کيست که در چنين هنگامه سراسر خون و رنج و درد و تنهايى،هنوز فريادي براي کشيدن و سخني براي گفتن و تواني براي ايستادن داشته باشد.
خدايا چگونه باور کنم، چگونه ميتوانم شانههاي ظريفي را در زير کوهساران سنگين اين همه فاجعه، ايستاده ببينم؟
زينب(س) آيههاي توانايي انسان را نوشت و سرود قدرت ايمان را سرود و شعر بلند رسالت را نگاشت.
همابانو
96/8/6